۱۳۸۹ دی ۱۸, شنبه

تحلیل و ریشه یابی در مسائل مدیریت دولتی

ﺑﺴﻤﻪﺘﻌﺍﻟﻰ

تحلیل و ریشه یابی در مسائل مدیریت دولتی

چکیده

آنچه در مسیر دستیابی اهداف دولت مانع ایجاد می نماید ریشه در تفکر اندیشه های فردی و جمعی دارد و در مجموع نوعی آسیب فرهنگی محسوب میگردد.رفتار مدیریت و نظام اداری ناشی از این تفکر است که در نهایت توسعه نظام اجتماعی را شکل میدهد.
شرایط مطلوب اینستکه مدیریت دولتی در مسیر اهداف توسعه که عبارتند از عدالت اجتماعی رضایتمندی و رفاه آموزش و پرورش و...در سیاستگزاری توزیع و تخصیص منابع کنترل و نظارت و فراهم کردن زمینه مشارکت مردم ایفای نقش مسئولیت اجتماعی و با بکار گیری نظام شایسته مدیریتی گام بردارد.ابزار لازم برای ایفای این نقش عبارتند از نگرش سیستمی مبتنی بر دو چرخ علم وعمل یعنی تجربه ومهارت و تخصص (علم محوری)و (عملگرائی)
نگرش اصولی و توسعه تفکر و ارائه مدیریت شایسته کلید حل مسائل مدیریت دولتی است که اعتماد به نفس و خلاقیت را در زیر دستان فراهم می نماید خود باوری و امید به آینده را تقویت میکند.امکان تربیت شایستگان را ایجاد کرده و هزینه های کنترل را بهبود می بخشد.
مسائل متفاوتی در مسیر توسعه جامعه ما وجود دارد که ریشه در ضعف توسعه مدیریت دارد و بنوبه خود مبنای بروز مسائل مدیریت دولتی محسوب میگردد که ضعف ساختاری و اشکال در بهره گیری از تجربه و مهارت و عدم تفویض اختیار و ضعف در نظام کنترلی از جمله مسائل فرعی ناشی ضعف توسعه ساختاری میباشد.
مهندسی مجدد ساختار مستلزم پرورش وتربیت و همتا سازی است میدان دادن به نیروهای ماهر و مجرب و متخصص و متعهد و ارائه الگوهای ارزشی از دیگر عناصر اصلاح ساختاری محسوب میشود که بسیار زمان بر است.
نگرش اصولی مبتنی بر ارزشهای متعالی و جامعه پذیری تعهد اخلاق و التزام به قواعد و هنجارهای ارزشی را توسعه میدهد و این عامل مهمی در بهبود فرایند کنترل در نظام مدیریت محسوب میگردد.

کلید واژه های اصلی = توسعه ساختار ,توسعه مدیریت

1-مقدمه

کلیدی ترین مفهومی که قدرت اجتماعی را تداعی میکند هدایت جامعه است و بجز با عنصر مدیریت حاصل نمیشود.بنابراین نقش مدیران جامعه را نمیتوان نادیده گرفت.سازمانهای به اصطلاح دولتی(حکومتی در اصل)بالاخص و بطور عام تمام سازمانها جامعه ساز هستند.یعنی یکی از عمده ترین وظایف آنها اجتماعی کردن وبسیج کردن عامه مردم است در مسیر اهداف اجتماعی.رفتار کارگزاران دولتی میتواند جامعه را بسیج و یا مانع انسجام شود.تمرکز تلاش از انسجام و همبستگی ملی ناشی میگردد.توسعه وتکامل جامعه تحت تاثیر مستقیم مدیریت جامعه قرار دارد و هر نوع ضعف در تفکر واندیشه ویا بعبارتی فرهنگ نظام مدیریتی و یا به تعبیری منطقی و ریشه ای که ساختار مدیریتی توسعه وتکامل جامعه را با اختلال مواجه می نماید.
بنابراین آنچه که ضرورت دارد و در اولویت محسوب میگردد اینستکه نظام مدیریتی باید بنحوی در مسیر توسعه خود گام بردارد که با آموزش و تربیت وسیاستگزاری مهندسی مجدد ساختار مدیریتی را میسر و فراهم سازد و بلوغ فکری واندیشه لازمه اجرای این فرایند است.
مدیریت کلان جامعه بر پایه دو عنصر علم و عمل یعنی تخصص و تجربه قرار دارد که تعهد واصول گرایی پشتوانه این دو عنصر محسوب میگردد.
عدم توجه به مدیریت جامعه برمبنای علم وعمل (تحقیق)و کم توجهی به اصول و ارزشهای عام و مورد قبول اکثریت جامعه در اعمال مدیریت در مسیر هدایت اهداف ترسیم شده مانع ایجاد میکند.
نگرش سیستمی و برنامه ریزی صحیح در فرایند توسعه مدیریت موجب ارتقا آموزش و کسب شایستگی های مدیران و توسعه فرهنگ (تفکر واندیشه – رفتار)خواهد بود و این امر بهبود و اصلاح ساختاری را تسریع خواهد نمود.
ساختار مدیریت جامعه دو مفهوم کلیدی را در بر دارد که عبارتند از:آندسته از نیروی انسانی که با بهره گیری از منابع انسانی مادی و تکنولوژیکی مدیریت جامعه را عهده دار هستند.
و بخشی دیگر عبارتست از روشها وقواعد و روابط حاکم بر این نظام که تفکر و اندیشه و فرهنگ و ارزشها را در پشتیبانی از خود دارد و عنصر دومی در ذهن و متن عنصر اولی عجین شده است.
ضعف ساختاری بمنزله کمتر توسعه یافتگی در بلوغ و رشد ,آموزش و تربیت مدیریت محسوب میگردد.
مدیر یک سازمان در حالت کلی زمانی توسعه یافته است که تحت شرایط مطلوبی تربیت یافته آموزش و مهارتهای لازم را فرا گرفته و تجارب کافی و تخصص مورد نیاز را کسب و نظام ارزشی جامعه را در خود نهادینه و در مدیریت سازمان اعمال می نماید مورد قبول و مورد اعتماد است.منافع ملی و سازمانی را به منافع شخصی ترجیح میدهد و به شایستگی از عهده انجام مسئولیتهای سازمان و وظایف مدیریت برمیاید.
مسائل و مشکلات عدیده ای در سازمانهای دولتی وجود دارند چنانچه ریشه یابی شوند بنظر میرسد ضعف ساختاری و اشکال در توسعه یافتگی یا بعبارتی کمتر توسعه یافتگی مدیریت از اساسی ترین آنها میباشد.
رفع این مشکل و برطرف کردن ضعف های ساختاری در مدت زمان طول طولانی مقدور است.مع الوصف مبنای تصمیم گیری در این امر انتخاب مدیران شایسته که مجموعه ای از تجارب تخصص و علم و تعهد مبتنی بر ارزشهای متعالی را دارا باشند جوابگوی مسئله است.
اعمال مدیریت شایسته است که بتواند فرایند توسعه مدیریت یعنی نیروی انسانی که قرار است بر سازمانهای دولتی مدیریت نماید را تسریع و به مورد اجرا گذارد.الگوئی بشود برای زیر دستان و مبادرت به تربیت مدیران لایق بنماید تا نگرش قحط الرجال پیش نیاید.اعتماد بنفس زیر دستان را بهبود بخشیده و روح امید به ارتقاء و آینده را در آنان تقویت نماید,رشد وتعالی و تحرک را در سازمانها نهادینه نماید.چنین روشی موجب حل مسائل مبتلا به نظام اداری فرعی و ناشی از ضعف و سوء مدیریت خواهد بود.
تربیت صحیح و جامعه پذیری کارکنان مبتنی بر اصول و ارزشهای متعالی موجب میشود که بخش عظیم هزینه های دولت در کنترل بیرونی که ناشی از ضعف فرهنگ (اخلاق – تعهد والتزام)است کاهش یافته و کنترل درونی عاملی برای تلاش در جهت اهداف سازمانی بکار گرفته خواهد شد.هم چنین این تعهد و اخلاق و شایستگی رفتار مناسبی در ارتباط با تامین انتظارات منطقی زیر دستان و ارباب رجوع (عامه مردم)فراهم خواهد نمود و بدین ترتیب نگرش جامعه عام را نسبت به کارگزاران دولتی بهبود خواهد بخشید که در نهایت نظام اجتماعی را منسجم و مقتدر نموده و اهداف متعالی را در جهت توسعه تامین خواهد نمود.
نگرش ملی به مدیریت و اعمال مدیریت مبتنی بر علم در سازمان سبب میگردد که اولا علم مدیریت در فرایند توسعه مدیریت که مبتنی بر فرهنگ جامعه باشد مد نظر قرار گیرد.در ثانی اعمال مدیریت صحیح در سایه تحقیق و مطالعه و بررسی محیطی ردون و بیرون سازمان طی فرایند اصولی و بر مبنای مقتضیات زمان و مکان صورت می پذیرد.
نتیجه کلی اینستکه توسعه تفکر که مبتنی بر آموزش و تربیت است نگرش اصولی و منطقی به مدیریت را بهبود می بخشد و این مهمترین عامل و عنصر ساختاری مدیریت است.از وظایف اصولی ,آرمانی ارزشی الگوهای مدیریتی اینستکه نگرش و تفکر شایسته سالاری را در نظام مدیریتی القاء و توسعه دهد.
مهندسی مجدد ساختار نظام مدیریتی در سازمانهای دولتی مستلزم آموزش و تربیت است.اینک با طرح موضوع و مقدمه ای که بیان شد مساله اصلی را این چنین میتوان بیان نمود:
1-آیا با اصلاح ساختاری نظام مدیریت میتوان به توسعه مدیریت دست یافت
2-الگوی متناسب توسعه مدیریت چگونه است؟
مشکلات و مسائل عدیده ای در سازمانهای دولتی وجود دارد که در سازمانهای متفاوت,مشهود و متفاوت است.
نگاه منطقی اینستکه این مشکلات مدیریت نظام اداری را نشانه میگیرد.پس آنچه که اولویت دارد پرداختن به نظام مدیریتی یعنی ساختار و نگرش حاکم بر تربیت ,اصلاح و انتخاب مدیران مطرح میباشد.که در این تحلیل ابتدا به ادبیات موضوع یا مساله و مفاهیم مرتبط به آن پرداخته و روابط میان آنها مورد بررسی قرار میگیرد.سپس چهار چوبی که بعنوان الگو توسط مدیران کلان در نظر گرفته شده و متناسب با اهداف توسعه مدیریت و اصلاح ساختاری میباشد تنظیم پیشنهادات جهت توسعه مدیریت در خاتمه این مقوله ارائه شده است.
2- تحلیل مفهومی موضوع مرتبط با مسائل ریشه ای مدیریت دولتی
تبین چارچوب اصلی
درک مفاهیم مرتبط با مساله مطرح شده در موضوع بمنظور تبیین تیغه های موثر بسیار ضروریست و این امر لازمه تعریف مفهومی و ادبی صحیح میباشد و بعنوان پشتوانه علمی بیان وتحلیل مساله بکار میرود.
مفاهیم کلیدی عبارتند از ساختار و توسعه در ارتباط با نظام مدیریت.
واژه ساختار از دیدگاه سیستمی یعنی ترکیب ترتیب شکل و ساختمان یک چیزی یعنی آنچه که در یک موضوع مفهوم چیز یا دیدگاه و نگرش و تفکر بکار رفته است.که در بعد ارگانیکی و مکانیکی یا نرم افزاری ,سخت افزاری بعبارتی دیگر مادی و معنوی نمود دارد.
یک مفهوم کلی است در حوزه مدیریت شامل تفکر اندیشه طرح قواعد و دستورالعمل ,نیروی مادی و فرهنگ و نیروی معنوی و نیروی انسانی که عمده ترین عنصر ساختاری محسوب میشود و تمامی تفکرات و ساختها و پرداختها بدست اوست.زمانی بنای ساختمانی را ملاحظه میکنیم تفکر طرح و نقشه محاسبات و مصالح بکار رفته در آن تجسم میشود.بنابراین ساختار مدیریت ترکیب اندیشه تفکر روشها و نگرشها و قواعد – نیروی انسانی را شامل میگردد.
ضعف ساختاری در مجموع ضعف نظام مدیریتی که اختلال نقص یا ضعف در فرهنگ ,اندیشه,اشکال در سازماندهی اشکال در سازماندهی و بکارگیری منابع مادی و معنوی را توجیه می نماید.
زمانی از توسعه ساختاری در نظام مدیریتی بحث میشود یعنی بهبود ساخت دهی نظام فکری ,آموزش و تربیت صحیح در هدایت سازمان بمنظور دستیابی بموقع به اهداف مطلوب.
آنچه که منابع مادی,تکنولوژیکی,ساخت دهی و هدایت را شکل میدهد تفکر است فرهنگ واندیشه است و آموزش و تجربه ,تعهد واخلاق و این عوامل تحرک نظام مدیریتی را سبب میشود و زمان زیادی لازم است تا تغییر اصلاح و بهبود پذیرد.
ساخت دهی مجدد تنها تجدید سازمان نیست و نیروی انسانی منابع چارت سازمانی را شامل نمیشود,زمانی توسعه مدیریت ممکن است که فکر و اندیشه و فرهنگ بهبود پذیرفته و نمادها و الگوهای شایسته در این راستا بکار گیرد.
الگوهای مدیریتی شایسته با بکارگیری نظام رفتاری ارزشی تربیت نیروی انسانی واجد شرایط و لایق را تامین می نماید.
بمنظور توسعه تفکر و اندیشه (مهمترین عنصر ساختاری)نظام مدیریتی از نگرش سیستمی از نگرش سیستمی میتوان سود جست بنحوی که اندیشه نیروی انسانی طی فرایندی منطقی بهبود یابد.عناصر این سیستم عبارتند از:
1-جامعه علمی که بنحوی با علم مدیریت سر و کار دارند و سرمایه انسانی ,منابع مادی نخبگان ,دانشگاهیان رشته مدیریت به
عنوان درون داد.
2-ارائه خط مشی که طی فرایند بازنگری در نظام آموزش ,طرحریزی آموزش و بکارگیری عناصر شایسته در مدار مدیریتی ارگانهای دولتی در سطوح متفاوت و با بهره گیری از نظام ارزشی به عنوان میان داد حاصل شود.
3-توسعه مدیریت به عنوان برون داد.
4-ارزیابی فرایند و کنترل نظامند,بازخوردگیری با بکارگیری مشاورین شایسته و تجدید نظر احتمالی در مسیر توسعه
نظام ارزشی بعنوان متغییر مستقل در محیط که در تعامل مداوم با سیستم قرار دارد میتوان در نظر گرفت.
چارچوب سیستمی فوق را بشرح زیر میتوان ارائه داد:
نگرش سیستمی به فرایند توسعه مدیریت – اصلاح ساختاری

نظام ارزشی (محیط)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
Output Process Input
سیاستگزاری – خط مشی گذاری : 1- سرمایه انسانی:
1- طرحریزی و باز نگری در آموزش مدیریت دانش آموختگان رشته مدیریت
باز بینی در متون مربوطه در مراکز آموزشی

توسعه مدیریت ►═ 2- بکار گیری شایستگان در نظام مدیریتی ►═ 2- منابع مادی
سرمایه – اعتبار- پول- دانشگاه
نیازمندیهای فیزیکی
3- همتا سازی و الگو سازی 3- تفکر –ارزش ↑
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کنترل –مشاوره و باز نگری ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
Feed back

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نظام ارزشی (محیط)

بنظر میرسد نظام مدیریتی اعتماد لازم برای بکار گیری دانش آموختگان علم مدیریت ندارد.از طرفی پیشداوری قبل از واگذاری نقش متناسب کاری غیر منطقی است. بنابراین اصولی ترین روش اینستکه این مجموعه نیروی انسانی و پتانسیل بالقوه تحت نظر و آموزش تجربی مدیران شایسته بکار گمارده شوند.
وظایف تربیتی مدیران جوان بعهده مدیران با تجربه میباشد در صورتیکه احساس مسئولیت شود جامعه پذیری و توجیه و تربیت افراد جدید در سازمان نهادینه میشود.
باز نگری در نظام آموزشی از مرحله جذب تا فارغ التحصیلی بگونه ای نیست که جوابگوی نیاز های نظام مدیریتی باشد کیفیت آموزش و متون آموزشی در رشته های مدیریت نیاز به تجدید نظر دارد.
از طرف دیگر نظام ارزشی و فرهنگ جامعه در نحوه تربیت دانش آموختگان نقش کمرنگی ایفا میکند متون آموزش ترجمه و برگردان کتب خارجی است و فرهنگ بیگانه را القاء می نماید و کاربرد عملی در سازمانها ندارد.
و از یک جهت لازم است ضمن تجدید نظر در نظام آموزشی بطور کلی همزمان جهت گماردن مدیران شایسته مبتنی بر تجربه تخصص و تعهد که از حسن شهرت و سابقه درخشان برخوردارند اقدام و ویژگیهای ارزشی را در نظام آموزشی باید نهادینه نمود.
بنابراین فرایند توسعه مدیریت مستلزم بازنگری و لازمه ایفای نقش مسئولانه مدیران شایسته است در نتیجه کار فرایند منجر به یک خط مشی اساسی و ارزشی در نظام مدیریتی میگردد که در نهایت به توسعه مدیریت و اصلاح ساختاری منجر میشود.
نظام کنترل وارزیابی بطور مداوم کارکرد این سیستم را در تمامی مراحل تجزیه تحلیل و ارزیابی خواهدنمود.
چنانچه گره ویا مشکلی در این راستا وجود داشته باشد با توجه به نظام ارزشی و محیط متغییر و با بهره گیری از اطاق فکر و مشاورین شایسته در جهت حل مساله مربوطه میتوان گام برداشت.

3- نتیجه و پیشنهاد:
نتیجه :نگرش سیستمی مبتنی بر علم و عمل با در نظر گرفتن ارزشهای نظام اجتماعی و فرهنگ جامعه ارائه خط مشی منطقی و اصولی نظام مدیریتی را در جامعه بهبود می بخشد یعنی




اصلاح ساختاری
توسعه و بهبود مدیریت → خط مشی → علم ↔ فرهنگ
↨ ↕
عمل(تجربه)
توسعه فرهنگی در جامعه و توسعه تفکر و اندیشه و ارتقاء ارزشهای متعالی پشتوانه نظام مدیریتی خواهد بود.

پیشنهاد:

1-باز نگری در نظام مدیریت (تجربه ساختاری) بر مبنای تفکر و نگرش شایسته سالاری
2-باز تعریف ارزشهای متعالی و ارزیابی مدیران بر مبنای علم و تجربه و فرهنگ
3-باز نگری در نظام آموزش مدیریت و متون آموزشی و ارزیابی صحیح دانش آموختگان علم مدیریت
4-بکار گیری دانش آموختگان جوان رشته مدیریت در گرایشهای مختلف تحت نظر مدیران شایسته و تربیت
نیروی انسانی کارآمد برای اداره سازمانهای جامعه در آینده
5-نهادینه کردن ارزشهای متعالی و فرهنگ غنی ایرانی- اسلامی در نظام آموزشی و مدیریتی بمنظور
تسهیل اجرای فرایند توسعه مدیریت


موفق باشید-حمید ملکی
دیماه 1389